مهردادلشنی - عشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
عشق
*تنهایی*
درباره وبلاگ


*سلام دوستان*

آرشیو وبلاگ
لینک های ویژه
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 4
  • کل بازدیدها: 41740



پنج شنبه 92 شهریور 7 :: 1:54 صبح ::  نویسنده : مهردادلشنی

زندگی یعنی :
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن .



گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم:
غصه نخور خودم جان!
درست می شود!درست می شود!
اگر هم نشد به جهنم...
تمام می شود...
بالاخره تمام می شود...!!!



گـاهــے نـدانـسـتـہ از یــک نـفـر بـتـے درســت مــیـکـنـے
آنــقـدر بـزرگ کـہ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـے بـر نـمـے آیـد



مهربانیت را به دستی ببخش ؛ که می دانی با او خواهی ماند ....
وگرنه حسرتی می گذاری بر دلی که دوستت دارد ... !!!



گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...
میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!!
اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ...



گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ...
؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی ....



دلم تنگ شده
برای وقتی که می گفتی :دلم واست تنگ شده
دلم تنگه..
برای بودنت
شایدم لبخند خودم
دلم برای همه چیز تنگ شده جز
نبودنت !



برای خیانت ،
هــــزار راه هــســــت اما هـیــچ کــــدام
به انـــدازه تــــظـــاهـــر
به دوست داشتن نـیـســـت ...



دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،
آهای جماعت...
میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟
شما دقیقا چه رنگی هستید؟!
رمانتیک...



این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.



کلاغ جان!
قصه من به سر رسید...
سوار شو!
تو را هم تا خانه ات می رسانم...



همی گویی غمش را در دل نگهدار
نصیحت گو! نمی گویی دلت کو؟



به نسل های بعد بگویید ...
که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز ...
نسل ما خود پیاز بود ...
که هر که ما رو دید گریه کرد



ا?نجا زن که باش?...
مهر?ه ات آب هم که باشد!
قاض? ج?ره بند? اش م?کند!
آنچه نقد است فقط جان توست،که قسط بند? نم? شود!!!



از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش ! پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !
غــافـل از این کــه ، آســمون ، هـــمون آسـمونــه ...



سعی نکن متفاوت باشی!
فقط "خوب باش"
خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است...



کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم
که به کســـی بـــرنخـــورد ..!!



وقتی داریم به یکی فکر میکنیم نیست کنارمون!
وقتی میاد کنارمون باشه
دیگه بهش فکر نمیکنیم!
آحرش نفهمیدم زمان چیو حل میکنه؟



این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"



دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...
نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...
می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....
پس بگذار که نداند بی او تنهایم...
دور میمانم که نزدیک بماند...



حـقـیـقـت دارد !
کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی
تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه
بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !
آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!



وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت,
از این همیشه ها که ندارند باورم ,
حال مرا نپرس که هنجارها مرا
مجبور می کنند بگویم که بهترم...



آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .
شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد
حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،
چه قدر دوســتت دارد !
و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !



بعضی زخــــم ها هســــــت که هـــــــــر روز بــــایـــد روشونو باز کنــــی
و نـــــــــمـــــــــــــک بپـــــــــــاشــــــــــ ــــی ...
تــــــــا یــــــــــادت نـــــــــــــره که ســــــــــــــراغ بعضـــــــــــی آدمـــــــــــــا
نبــــــــــــــــــــایـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـایـــد! ! !



می گوید: کلمات گـــــــــــاهی بار معنایی خود را از دست می دهند ...
این روزها " دوستـــــت دارم " ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد !
و گونه کسی را سرخ نمیکند !



می گویـــــــــم : مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکـــــــــرار است ! تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی!
یکی دیروز و یکی فردا .



انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .



دوره، دوره آدم هایی ست که همخواب هم می شوند
ولی هرگز خواب هم را نمی بینند .



برنده می گوید مشکل است، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است، اما مشکل .




موضوع مطلب :

پنج شنبه 92 شهریور 7 :: 1:51 صبح ::  نویسنده : مهردادلشنی




موضوع مطلب :

پنج شنبه 92 شهریور 7 :: 1:48 صبح ::  نویسنده : مهردادلشنی

طنز نوشته های عاشقانه:
دختره نوشته بود:
"جای خالی تو رو
آنقدر با چشام آب میدم
تا باز کنارم سبز بشی . . !!"
فکر کنم مخاطبش یونجه بوده :|



ما همه مون یه جورایی یه زمانی جز اقلیت های هندی بودیم ؛
چون همه مون یه گاوی رو یه روزی به عنوان عشق می پرستیدیم


اگه به یه جایی رسیدی که عقلت گفت برو دلت گفت بمون...
دلت مثل همیشه ...ه خورده، محلش نذار راهت رو بگیر برو



تــو زنـدگـیــت بــایـد بــه بـعــضـیـــا بــگــــــی :
عــزیـــــزم مــــن چـشـم مـیـــذارم تـــــو فـقـط بــرو گـمــشـــو



درازترین شب سال چه شبیه؟
شبی که قهر کنی شام نخوری !



خوب بگردید ..
شاید جایی در رابطه ی عاشقانه شما هم نوشته شده باشد :
Made In China



سه تا بهترین خوابیدن های دنیا :
1 – خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای
2 – خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی
3 – خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده




موضوع مطلب :

دوشنبه 92 شهریور 4 :: 1:20 صبح ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

 

 

 

آدم ها منتظرند جهتی را اشتباه بروی،
آن وقت است که آوار میشوند رویت،
و فراموش می کنند تمام مهربانی هایت را . . .
.
.
.
کاش میتوانستم خاموش شوم
فنا شوم
محو شوم
من از این روزگار خسته شده ام
از این لحظه هایی که حال مرا نمی فهمند و کند می گذرند بیزارم
من از تمام شایدها و بایدها متنفرم . . .
.
.
.
این روزهــا آدم ها ،
از هیچ دری برای بستن به روی یکدیگر دریغ نمی کنند . . .
.
.
.
از من فاصله بگیر…
هر بار که به من نزدیک میشوی…
باور میکنم هنوز میتوان زندگی را دوست داشت
از من فاصله بگیر…
خسته ام از امید های کوتاه…
از زندگی در خیال…
.
.
.
دیگر از این شهر…
میخواهم سفر کنم…
چمدانم را بسته ام…
اگر خدا بخواهد امروز میروم…
نشسته ام منتظر قطار…
اما نه در ایستگاه…
روی ریل قطار ...
.
.
.
این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرامِ دیدارش کردم …
.
.
.
می توانی آنقدر خسته باشی
که خواب را
که کابوس را
حتی مرگ را، پس بزنی؟
جهان جوابم کرده است …
.
.
.
عقربه های ساعت خسته از تکرار
اما مرگ است خاموشی این تکرار
.
.
.
اگه خیلی مهربان شود ورق میزند،
ولی اکثر اوقات آدم رو مچاله میکند روزگار …
.
.
.
صفحه های تقویم مرا یاد گذر زمان می اندازند !
نمیدانم ، پس کی زندگی شروع می شود . . ؟
.
.

.
.
رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد… !
.
.
.
دلـــــــم مـــــی خــــــواهـــــــد
زنــــــدگــــی ام را موقـــتــــــــ بــدهـــــــم دســــتـــــ یــــک آدم دیــــگــر
بـگــــــــویــــم تــــو بــــازی کـــــن تــا مـــن برگـــردم
نــســــوزیـــهـا..؟!
.
.
.
عجـــــــــیب است …
یــــک جای کــار اشکال دارد ،
نه به پدرم رفته ام ؛ نه به مادرم !
مــــــــن بر باد رفته ام … !
.
.
.
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنی
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن . . .
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری !
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی . .
.
.
.
دیگر حالی نمی ماند وقتی گذشته ات با آینده تبانی کرده باشد …
.
.
.
روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند ،
پشتش را بکند به دنیا ،
پاهایش را بغل کند و بلند بگوید :
من دیگر بازی نمیکنم . . .
.
.

.
.
زندگی !
کلاهت را بـه هوا بیانداز . . .
که من دگر جان بازی کردن ندارم !
تو بردی . . .
.
.
.
گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن !
به رفتن که فکر می کنی ، اتفاقی میفتد که منصرف می شوی !
می خواهی بمانی ، رفتاری می بینی که انگار باید بروی !
این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است !
.
.
.
دلَم باران می‌خواهد
و چتری خراب
و خیابانی که
هیچ‌گاه به خانه‌ی تو نرسد!




موضوع مطلب :

دوشنبه 92 شهریور 4 :: 1:16 صبح ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

 

آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت ، عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت . روز ولنتاین مبارک
@@@@@@@@@@@@
نمیگم دوستت دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیوونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونست . . . (روز ولنتاینت مبارک عزیزم)))
@@@@@@ا@@@@@@
قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق ، مرا در خود کشیدی برمودای من !!! (ولنتاین مبارک
@@@@@@@@@@@@
ولنتاین مبارک ، همراه یک بغل گل رز ، یک سبد ستاره و یک دنیا آرزوی شادباش
@@@@@@@@@@@@
عشق تنها دلیل زندگی است ، ولنتاین مبارک .
@@@@@@@@@@@@
آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت ، عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت . روز ولنتاین مبارک
@@@@@@@@@@@@
نمیگم دوستت دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیوونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونست . . . (روز ولنتاینت مبارک عزیزم)))
@@@@@@@@@@@@
قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق ، مرا در خود کشیدی برمودای من !!! (ولنتاین مبارک)
@@@@@@@@@@@@
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی ، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی ، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی . روز ولنتاین مبارک مبارک . . .
@@@@@@@@@@@@
امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه . ولنتاین مبارک باشه عزیزم
@@@@@@@@@@@@
سلام ببخشید پول نداشتم برات خرس و قلب بخرم به مناسبت روز ولنتاین ، فقط همین یه اس ام اس رو توسنتم برات بفرستم تا بدونی که همیشه دوستت دارم . امیدوارم این روز ، روز ولنتاین برات مبارک و با برکت باشه
@@@@@@@@@@@@
میدونی ولنتاین یعنی چی ؟ یعنی اینکه یادمون باشه یه عاشق واقعی باید فقط به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه
@@@@@@@@@@@@
تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند
@@@@@@@@@@@@
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .ولنتاین مبارک
@@@@@@@@@@@@
هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت….هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت….پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت…
@@@@@@@@@@@@
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل ” ب ” برات میمیرند، مثل ” د ” دوستت دارند، مثل ” ع ” عا شقت میشوند، مثل ” م ” منتظر می مونند تا یه روز مثل ” ی ” یارت بشن.
@@@@@@@@@@@@
حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی…
@@@@@@@@@@@@
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
@@@@@@@@@@@@
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش: من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
@@@@@@@@@@@@
مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه
@@@@@@@@@@@@
آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من
@@@@@@@@@@@@
همه زندگی فقط 3روزه : اومدن – بودن – رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم
@@@@@@@@@@@@
زندگی زیباست زشتی‌های آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان می‌گذرد… آنچه تقدیر من و توست همان می‌گذرد
@@@@@@@@@@@@
مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعله ای در آن نهان باشد
@@@@@@@@@@@@
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری
@@@@@@@@@@@@
باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد
@@@@@@@@@@@@
دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت
@@@@@@@@@@@@
روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو
@@@@@@@@@@@@
من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام؛ یک شعر پر از غلط؛ یک پرنده ی بی آسمان؛ یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام
@@@@@@@@@@@@
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است که تنفر به بار می آورد
و من هرگز نمی توانم کسی را که به او لبخند نزده ام از ته دل دوست داشته باشم




موضوع مطلب :

دوشنبه 92 شهریور 4 :: 1:13 صبح ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

 

 

 

دوست داشتن ؛ زبان ? زمان ? راه ? دلیل ? نشانه نمی خواهد
دوست داشتن دل می خواهد
و یک “من” می خواهد و یک “تو”
.
.
.
بانو !
آن پیرهن قرمز پولک دارت را بپوش و مثل یک ماهی به آغوش من بیا …
من هنوز دریا دریا تو را دوست دارم …
.
.
.
باران می بارد ! به حرمت کداممان ؟! نمی دانم !
همین اندازه می دانم که صدای پای خداست !
شاید دلی در این حوالی گفته باشد دوستت دارم !
.
.
.
ما
به هم نمی رسیم
امّا
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را
همیشه دوست خواهد داشت . . .
.
.
www.3ali3.com
.
.
می خواهم داستانی از علاقه ام به تو را بنویسم :
یکی بود ، یکی …
بی خیال …
خلاصه اش میشود : دوستت دارم
.
.
.
حرفهای زیادی بلد نیستم …
من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ای از لبخندت که حرفهایم را دزدید …
از عشق چیزی نمی دانم اما دوستت دارم کودکانه تر از آنچه فکر کنی !
.
.
.
ناسپاس از عشق پاکت نیستم
من که عمری با خیالت زیستم
دوستت دارم به جان تو قسم
روی حرفم تا ابد می ایستم!
.
.
.
کسی آیا می داند ؟!
پس از یاد گرفتن نام تو ، پس از “دوستت دارم”
به چه می نازد الفبا ؟!
.
.
.
نیلوفرانه دوستت می دارم …
من درست مثل خودم ، هنوز و همیشه دوستت می دارم !
.
.
.
از دور دوستت داشتم !
بی هیچ عطری
آغوشی
نگاهی
یا حتی بوسه ای
تنها دوستت داشتم …
اما حالا اگه دور شی …
چه کنم با اینهمه وابستگی …
.
.
.
دوسش داری ؟!
پس یادت باشه !
فقط دوست داشتن کافی نیست !
عشق مراقبت می خواد !
.
.
.
همین که تو می دانی
“دوستت دارم”
کافیست …
بگذار
خفه کند خودش را
دنیـا
.
.
.
پاییز از حوالی حوصله ات که بگذرد
من زرد می شوم
و تا کفشهای رفتنت جفت می شود
غریب می مانم
و نیلوفرانه دوستت دارم
نه مثل مردمی که عشق را از روی غریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه
دوستت دارم…
.
.
.
مرگم باد اگر لحظه ای کوتاه بیایم
از تکرار این پیش پا افتاده ترین حرف
که ” دوستت دارم ”
.
.
.
قبل از اینکه به کسی بگی دوستت دارم
خوب فکراتو بکن
شاید چراغی در دلش روشن کنی
که خاموش کردنش به خاموش شدن او بیانجامد…
.
.

.
.
چقدر این دوست داشتنهای بی دلیل خوب است…
درست مثل همین باران…که بی سوال …
فقط می بارد…آرام …شمرده شمرده…فقط می بارد…
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است
.
.
.
می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری…
خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می کند…
و بی تو بودن مرا گریان…
تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی…
تو با منی چون در قلب منی.قلبم را با دنیا عوض نمی کنم…
چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم…
.
.
.
خورشید بتابد یا نتابد
ماه باشد یا نباشد
شب و روز من یکی شده
فرقی ندارد برایم
همه چیز برایم رویا شده
عشق تو برایم آرزو شده
به رویا و آرزو کاری ندارم
حقیقت این است که دوستت دارم !




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 3 :: 3:16 عصر ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

 

 

 

قشنگترین گل ها را به آستان نیلوفری چشمانت هدیه میکنم تا بدانی به یادتم . . .

 

 

 

 

 

 

به یادت هستم ، حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت ، تمام کوچه ها را بگردم . . .

 

 

 

 

 
اس ام اس ها گاهی پیامی ندارن ، فقط ارسال میشن که باور کنی اونی که فکرشو نمی کنی الان به یادته . . . 

 

 

 

 

 

 

به قلب مهربانت بگو هیچ چیز یادت را از خاطرم نخواهد برد حتی وجود فاصله ها . . .

 

 

 

 

 

 

هرکجا کوچ دهد دست طبیعت مارا ، این دل ماست که پیوسته زتو یاد کند . . .

 

 

 

 

 

 

پیام هایم گاه گاه است ! آنچه ابدیست ، یاد توست . . .

 

 

 

 

 

 

اگر نسیمی شانه هایت رانوازش کردبدان آن هوای دل من است که بیادت می وزد . . .

 

 

 

 

 

 

ثانیه ها، دقیقه ها ، ساعت ها و روزها حقیرتر از آنند که بهانه ای برای از یاد بردنت باشند . . .

 

 

 

 

 

 

به که پیغام دهم ؟ به شباهنگ که شب مانده به راه ؟
یا به اندوه کلاغان سیاه ، به پرستو که سفر میکند از سردی فصل ؟
یا به مرغان نکو چیده شهر ؟ به که پیغام دهم که به یادت هستم ؟

 

 

 

 

 

 

چرخ روزگار را دو چیز می چرخاند :
دوری و دوستی! با اینکه ازت دورم ولی به یادتم !

 

 

 

 

 

 

 

در برهوت بی کسی تنها تو همزاد منی / ای نازتر از خواب شبم ، همواره در یاد منی . . .

 

 

 

 

 

 

دست من کوتاه از دیدار توست / قلب من اما همیشه یاد توست . . .

 

 

 

 

 

 

قالیچه یادت را هرگز بر ایوان فراموشی پهن نخواهم کرد! دوست دارم . . .

 

 

 

 

 

 

شکفتن هیچ گلی به زیبایی لبخند تو نیست به همان زیبایی قسم هر ثانیه به یادتم . . .

 

 

 

 

 

 

ما غصه خور تلخی فریاد شمائیم ، شادیم در آن لحظه که در یاد شمایئم




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 3 :: 3:13 عصر ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

 

دو رکعت گربه برای خاطره هایم !
یک قنوت سکوت برای یادت !
دو سجده بی قراری برای عشق بر باد رفته !
یک تشهد برای مرگ دلم . . .

 

 

 

 

 

 

می نویسم از تو ای زیبای من / می سرایم از تو ای رویای من
ای نگاهت سبزتر از سبزه زار / می نویسم بی قرارم بی قرار

 

 

 

 

 

 

من به تو نگاه میکردم و تو به ساعت . . .
تو قرار داشتی و من بی قراری . . . 

 

 

 

 

 

 

تو که تقصیری نداری / سادگی از دل من بود
فکر دوست داشتنت / انگار یه خیال غد ِقن بود
نه به فکر انتقامم / نه به فکر راه چاره
سهم من از تو و عشقت / یه نگاه بی قراره

 

 

 

 

 

 

به اندازه ی چشمان کفتربازی که کفترش بر بام دیگری نشسته ، بیقرارتم !

 

 

 

 

 

 

عهد کن یارم بمانی تا قیامت ، ای رها / اولین و آخرین عشقم بمانی ، با وفا
کلبه ای با هم بسازیم با ستونی استوار / گر کنارم تو نباشی بیقرارم ، بیقرار

 

 

 

 

 

 

چه کنم با این دل شکسته ی بی قرار ؟!
دلی که خواب و قرار از من گرفته . . .

 

 

 

 

 

 

باران من ، روزی باریدی بر تن خسته من ، قلب من شد عاشق تو !
همیشه چشم به راهت مینشستم . این شده بود کار هر روز من که حتی قبل از آمدنت در زیر باران بی قراری خیس میشدم . . .

 

 

 

 

 

 

صدا میزنم ! نه تو را ! بلکه عشق را !
صدایم را می شنوی ! نه مرا بلکه صدای عشق را !
بی قرارم نگرانم ، بی قرار تنهایی هایت و نگران آرامشت . . .

 

 

 

 

 

 

امروز خاطراتت را سوزاندم اما بوی خوش هیزمش بی قرارم کرد دلتنگت شدم . . .

 

 

 

 

 

 

گفتم دل و جان بر سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که کنی یا نکنی ! / این من بودم که بی‌قرارت کردم . . .

 

 

 

 

 

 

می بینی ؟!
حالا تنها تو مانده ای و این دل ِ بی قرار !
می نشینم و همانجا که می دانم می خوانی می نویسم . . .
برایت هیچ ندارم جز خطوطی تلخ !
ببخش . . .
ببین . . .
بخوان . . .
نبار . . .

 

 

 

 

 

 

تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم

 

 

 

 

 

 

مثل ساحل آرام باش ، تا مثل دریا بی قرارت باشند . . .

 

 

 

 

 

 

اینهمه من دلتنگ بودم . . . !
حالا تو قدری بی قرار بمان !
چه می شود ؟




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 3 :: 3:11 عصر ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

 

 

 

هوا سرده
خونه سرده
زندگی سرده
دوستا سرد ان
دستام سرد ان
فقط آغوش گرم تو مونده که اونم تو دریغ میکنی !

 

 

 

سرمایی که بوده ام ، همیشه . . .
ولی . . .
بین خودمان بماند . . .

سرمایی تر میشوم ، وقتی پای آغوش تو در میان باشد . . . ! 

 

 

 

 

وقتی دلم گرفته برام اسمون ریسمون نباف !
جوک نگو !
فیلسوف نشو !
فقط دستمو بکش و بغلم کن ! 

 

 

 

 

گاهی چه دلتنگ میشویم
برای یک مواظب خودت باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش . . .

 

 

 

 

 

نگاهت هر قدر هم که دور باشد ، آرامم میکند . . .
و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .
چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی . . .
تنها برای ” تــــــو ” ، هنوز گرم است ♥

 

 

 

 

 

 

مشــروب ؟ نه ممنــونم . . .
س?گار ؟ نه ممنونـم . . .
مسافــرت ؟ نه ممنونـم . . .
د?ازپام ؟ نه ممنونـم . . .
مــن فقط به آغــوش? برا? آرامش ن?ــاز دارم :|

 

 

 

 

 

 

می خواهم بدهم دنیا را برایم تنگ کنند به اندازه ی آغوش تو تا وقتی به آغوشت می رسم بدانم همه ی دنیا از آن من است . . .

 

 

 

 

 

 

سایه ام با من نیست . . .
آخرین بار در آغوش سایه ات رفته بود . . .

 

 

 

 

 

 

یه چیزی هست به اسم “بغل “…. لامصب دوای هر دردیه . . .

 

 

 

 

 

 

به یک “ هستم ”
به یک “ نترس ”
به یک “ نوازش ”
به یک “ آغوش ”
به یک “ دوستت دارم ”
خلاصه بگویم به “ تو ”
نیازمندم !

 

 

 

 

 

 

آغوش گرمم باش ، بگذار فراموش کنم لحظه هایی را که در سرمای بی کسی لرزیدم .

 

 

 

 

 

 

سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد !
نه تو چت تایپ کرد !
نه میشه پای تلفن گفت !
حرفایی که فقط مال وقتیه !
که تو رو در آغوش دارم  . . .

 

 

 

 

 

 

میروم تا در آغوش خاک قرار گیرم ، و تمام خاطراتمان را به خاک بسپارم
چون دیگر بعد تو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم . . .

 

 

 

 

 

 

بوسه هایت انار را می ترکاند ، نفس هایت سیب را می رساند ، آغوشت ابر را می باراند
پاییزترینی تو !

 

 

 

 

 

 

نمیدونی چقد دنیا برام تنگ شده !
.
.
.
قد آغوش تو !

 

 

 

 

 

 

بوس بی دلیل ، کادو بی دلیل ، بغل بی دلیل ، اس ام اس بی دلیل ، زنگ بی دلیل . . .
چیزهای خوب دلیل نمیخوان . . .

 

 

 

 

 

 

آغوش قلبها را نزدیک می کند وقتی دردی نشسته باشد روی قفسه سینه و آرام هم نمی گیرد . . .
آغوش هایمان را ذخیره نکنیم ؛ آغوش را باید خرج کرد !
باید دوست داشتن را بین بازوان احساس گرفت !

 

 

 

 

 

 

بانو !
آن پیرهن قرمز پولک دارت را بپوش و مثل یک ماهی به آغوش من بیا . . .
من هنوز دریا دریا تو را دوست دارم . . .

 

 

 

 

 

 

دوام نمی آورم سردی پاییز امسال را . . .
باید کوچ کنم به قشلاق آغوشت !

 

 

 

 

 

 

آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه . . .
یکی باشه همیشه تحویلش بگیره ، بگیرتش تو بغل !
امضا هم بده که تحویل گرفته شده و پس گرفته نمی شود . . .

 

 

 

 

 

 

دوام نمیاورم سرمای زمستان امسال را
باید کوچ کنم . . .
به قشلاق آغوشت . . .




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 3 :: 3:6 عصر ::  نویسنده : مهردادلشنی

 

مه شب مرغ دلم بر سر دیوار تو بود / میپرد از قفس و عاشق دیدار تو بود

خبرت هست که از خوبی خود بی خبری / به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری

*

*

اگر خوبان عالم جمع باشند / یقینا نزد من ، تو بهترینی

اگر از خوبترها حلقه سازند / تو در آن حلقه ، میدانم نگینی

*

*

گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها...

ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند...

دوست دارم این لبخند های بیگاه و آن بعضی ها را

*

*

خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد
و رمز جدول چنین بود:
دوستم بدار . . .

*

*

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت. . .

*

*

در سرزمین خاطره ها آنان که خوبند همیشه سبزند

و آنان که محبتها و دوستیها را بر قلبشان برافراشتند همیشه به یاد می مانند

*

*

وقتی با تو آشنا شدم درخت مهربانیت آنقدر بلند بود

که هرچه بالا رفتم آخرش را ندیدم

معجون زیبایت آنقدر شیرین بود

که هر چه نوشیدم سیراب نشدم

و دریای عشقت آنقدر وسیع بود

که هرچه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببینم

و سرانجام در آن غرق شدم

*

*

مهربانیم را چنان گریاندند
که بوی نا گرفت....
...
نا مهربان شدم!

*

*

به یکدیگر مِهر بورزید‌‌ اما از مِهر بَند نسازید

بگذارید که مِهر دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما ...

*

*

میشه پروانه بود و به هر گلی نشست اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست

*

*

 

به وسعت ندیدن نگاهت خسته ام ، چگونه بشکنم ثانیه های سنگین دوریت را ؟

 

 

 

 

 

 

مهربونیات زیاده که هنوز خوب و صبوری / مثل یک حس قشنگی حتی وقتی خیلی دوری . . .

 

 

 

 

 

 

دور بودن از عزیزان مشکل است / امتحان با وفائی ، در جدائی حاصل است
گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق/ دوریت دریا و یادت صاحل است . . . 

 

 

 

 

 

 

هرجا تو باشی دل من همون جاست / حتی اگه فاصلمون یه دنیاست . . .

 

 

 

 

 

 

همیشه ، دور بودن به معنای فراموش کردن نیست ، گاهی فرصتی است برای دلتنگ شدن . . .

 

 

 

 

 

 

فکر کردم آسمان را می توان تسخیر کرد
آب اقیانوس را با آه خود تبخیر کرد
فکر کردم رفتنت را می توان از یاد برد
هیچ دانستی ؟ دلم را رفتن تو پیر کرد

 

 

 

 

 

 

همیشه فکر می کردم غم انگیزترین غروب ، غروب زندگیست
ولی تازه فهمیدم هیچ غروبی غم انگیزتر از دوری تو نیست . . .

 

 

 

 

 

 

عشق تک یعنی چشمه ای از جنس نور / نور یعنی یک سلام از راه دور

 

 

 

 

 

 

خودت نیستی صدات مونده
صدات چشمامو گریونده
دلم روی زمین مونده
فقط از تو همین مونده

 

 

 

 

 

 

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری

 

 

 

 

 

 

شنیدی میگن خیلی دور ، خیلی نزدیک ؟
اولی دستامونه ، دومی دلامونه . . .

 

 

 

 

 

 

نگران خودمم که چجوری بی تو بمونم ؟
دوری و ندیدن تو کاره من نیست ، نمی تونم . . .

 

 

 

 

 

 

بعضی وقتها چشمم به قلبم حسودیشون میشه ، میدونی چرا ؟
چون تو همیشه تو قلبمی ، ولی از چشم دوری !

 

 

 

 

 

 

گرمی سلامم آتش خاطره هاست ، پذیرا باش اگرچه میان ما فاصله هاست !

 

 

 

 

 

 

تو و فاصله با هم یکی شدید
من و پاهام به رسیدن ناامید
کاش میشد می رسیدم تا می دیدم
تو و فاصله به هم چیا میگید ؟!

 

 

 

 

 

 

به تو عادت دارم . . .
مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت . . .
و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم . . .
در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است . . .
تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی . . .

 

 

 

 

 

 

میخوام یه چیز بگم ، گرچه دوریم ز هم / نمیذارم توی دلم جا بگیره غصه و غم . . .

 

 

 

 

 

 

چشماتو ببند ! بستی ؟
حالا باز کن ! باز کردی ؟
چقدر طول کشید ؟
همین قدر هم نمی تونم دوریتو تحمل کنم !

 

 

 

 

 

 

دوری پایان دوستی نیست . . .
گاهی لطیف ترین غم دنیاست . . .




موضوع مطلب :

1   2   3   4   >   
 
   
سفارش تبلیغ
صبا ویژن